1st New World, Dhaka 15538087991 [email protected]

پاره پاره کننده مگا

پاره پاره کننده مگا

پاره پاره کننده آجر

Contribute to gongxiangjz/ar development by creating an account on GitHub.

پارس‌مگا: طراح و تولید کننده انواع ...

شرکت پارس مگا به پشتوانه سال‌ها تجربه و دانش بروز مهندسان خود یکی از شرکت‌های پیشرو در زمینه تولید تجهیزات اتوماسیون صنعتی است.

پاره پاره کننده مگا

پاره پاره کننده هوشمندپاره پاره کننده می گویند پاره شدن پروتزهای سینه چه خطراتی دارد؟ به این مورد پارگی خاموش می گویند, فکر می کنید این پاره پاره کننده میکروس . 0371-86549132 [email protected] Adress:169 ،

استخدام شرکت مگا ماشین جاب‌ویژن

آگهی های استخدام شرکت مگا ماشین در تهران و شهرستان ها،فرصت های شغلی استخدام شرکت مگا ماشین به صورت تمام وقت و پاره وقت.

معنی پاره - فرهنگ فارسی معین - لام تا کام

پاره پاره کردن 1 - از همه جا دریدن ، پارچه پارچه کردن . 2 - به قطعات جدا تقسیم کردن ، بخش بخش کردن . آتش پاره

مگا تراک چیست و چه کاربردی در حمل و نقل ...

2021年1月27日  مگا تراک (Mega Truck) یا جامبو تراک (Jumbo Truck) تنها یک نوع از کامیون های مورد استفاده در حمل و نقل جاده ای می باشد. با استفاده از تریلرهای مگا تراک، حمل و نقل جاده ای کارآمدتر شده است. با این وسیله ...

معنی پاره - لغت‌نامه دهخدا - لام تا کام

پاره ٔبا هاء گرده و همزه که نشانه ٔ یاء وحدت یا تنکیر است ، بمعنی : قدری ، کمی ، اندکی ، قلیلی ، مقداری ، بعضی ، تا حدّی ، لختی ، قسمتی ، برخی ، بخشی : پاره ای (پاره ٔ) بخورد چند بیضه ای .

پاره پاره - معنی در دیکشنری آبادیس

- پاره پاره کردن ؛ تشذیب. تقطیع. ( تاج المصادربیهقی ). تفصیل. تبعیض. ( زوزنی ). صیر. صور. تهزیع. ( تاج المصادر بیهقی ). تجزیه. تجزیت. تلحیب. خبرَقة. تبتیک. تخریق. جزء. ( دهار ). تخذیم. ( منتهی الارب ). تمزیق ...

پاره کردن in English - Persian-English Dictionary Glosbe

Translation of "پاره کردن" into English. tear, lacerate, pull are the top translations of "پاره کردن" into English. Sample translated sentence: بعد باز در اتاق بشتاب دوید هرچه دید پاره کرد یا شکست. ↔

پاره - Wiktionary, the free dictionary

2023年8月27日  پاره. Iranian Persian. Tajik. пора. پاره • (pâre) (comparative پاره‌تَر ‎ (pâre-tar), superlative پاره‌تَرین ‎ (pâre-tarin)) torn, torn apart. لباس پاره‎ ― lebâs-e pâre ― torn