1st New World, Dhaka 15538087991 [email protected]

برای خدمت به یک غربال

برای خدمت به یک غربال

معنی غربال لغت نامه دهخدا پارسی ویکی

غربال. غربال . [ غ ِ / غ َ ] (اِ) آلت بیختن که ظرفی است دارای دیواره ٔ مدور که عموماً از تخته است و ته ظرف دارای سوراخهای بسیار است ، از روده بافته می شود و یا از مفتول . (فرهنگ نظام ). غربال را در قدیم ...

معنی غربال لغت نامه دهخدا پارسی ویکی

غربال بند. [ غ ِ / غ َ ب َ ] (نف مرکب ) غربال ساز را گویند. (آنندراج ). آنکه غربال سازد از زه و کم و جز آن . آنکه غربال بافد یا غربال بندد.

ترجمه غربال به انگلیسی ، فرهنگ لغت ... - Glosbe

ترجمه "غربال" به انگلیسی. sieve, riddle, screen بهترین ترجمه های "غربال" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: یک خیمه کوچک، یک رو انداز، ظروف خوراک پزی، دو غربال و یک ننوی مخصوص شست ↔ a small tent, bedding,

غربال - معنی در دیکشنری آبادیس

خَربة. ( منتهی الارب ). مِشوَل ( غربال کوچک ، به گفته صراح و بعضی نسخ قاموس ). در مترادفات غربال ، منخل نیز آمده ولی کلمه اخیر به معنی الک است که خراسانیان آن را ماشو ( ماشوب : برهان قاطع ) گویند ...

معنی غربال - فرهنگ فارسی عمید - لام تا کام

〈 غربال کردن: (مصدر متعدی) ۱. جدا کردن اشیای ریزودرشت یک جسم با ریختن آن در غربال و تکان دادن. ۲. [عامیانه، مجاز] کنار گذاشتن و جدا کردن افرادی از یک مجموعه.

غربال کردن تماس قبل‌از پاسخ دادن ...

می‌توانید از «غربال تماس» برای پی بردن به نام تماس‌گیرنده و دلیل تماس او، قبل‌از پاسخ‌گویی به تماس استفاده کنید. «غربال تماس» در دستگاهتان کار می‌کند و از Wi-Fi یا داده تلفن همراه استفاده نمی‌کند

غربال گری - معنی در دیکشنری آبادیس

غربال گری ( به انگلیسی: Screening ) در پزشکی، استراتژی ای جهت یافتن مشکلات ناشناخته یا نشان گران خطر می باشد. چنین آزمایش هایی را می توان برروی افراد یا کل جمعیت اعمال کرد.

معادل غربال کردن به انگلیسی دیکشنری ...

ترجمه و معادل کلمه «غربال کردن» به زبان انگلیسی به همراه تلفظ آنلاین توضیحات و مثال. 1 - to sieve (فعل) 2 - to sift (فعل) معادل غربال کردن به انگلیسی دیکشنری انگلیسی به فارسی بیاموز

غربال اراتوستن - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ ...

غربال اراتوستن، در ریاضیات، الگوریتم ساده‌ای است که با کمک آن می‌توان اعداد اول موجود در یک مجموعه متوالی و متناهی از اعداد طبیعی را مشخص کرد.